××زنــــ بودن يعـــني...××

۱۲ بازديد
در سر زمين من هيچ كوچه اي به نام هيچ زني




[تصوير:  02.gif]نيست وهيچ خياباني...[تصوير:  02.gif]




بن بست ها فقط زنها رو ميشناسد انگار....




در سر زمين من سهم زنها از رودخانه ها تنها پل




هايي است كه پشت سر ادمها خراب شده اند.




اينجا نام هيچ بيمارستاني مريم نيست تخت هاي




زايشگاهها اما ژراز مريم هاي درد كشيده اي




است كه هيچ يك .مسيح  را آبستن نيستند.....




من ميان زنهايي بزرگ شده ام كه شوهر برايشان




حكم برا ئت از گناه را د ارد.




نميدانم چرا شعارلياقتم،صداقتم،نجابتم و...




.ميدهي؟توييكه ميدانم اگر بداني بكارتم به تاراج




رفته،




انگ هرزه بودن ميزني وميروي ،اما برگرد،پيدا




خواهي كرد!




اين روزها صداقت ولياقت ونجابتي كه تو     




ميخواهي زياد ميدوزند!!




امروزپول تن فروشيم را به زن همسايه هديه




كردم،تا آبرو كندبراي نامزديه دخترش! ودرخود




گريستم...




براي معصوميت دختري كه بي خبر دلش را به




دست مردي سپرده كه ديشب، تن سردم




راهوسبازانه



                                              به تاراج بر دوبي شرمانه مي خنديد از اين  پيروزي.




                                            روي حرفم،دردم باشماست!اگر زني را نمي خواهيد ديگر،



                                                      يابرايش قصد تهيه زاپاس داريد به
او



مردانه




بگوييد داستان از چه قرار است.




آستانه ي درد او بلند است...يا مي ماند يا ميرود!




هر دو درد دارد! اينجا زمين است، حوا بودن تاوان




سختي دارد...





تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد